جدول جو
جدول جو

معنی نردبان پایه - جستجوی لغت در جدول جو

نردبان پایه
(نَ بامْ یَ / یِ)
نردبان. درجه. مرتبه. زینه: قلعه ای دیدم سخت بلند و نردبان پایه های بی حد و اندازه چنانکه بسیار رنج رسیدی تا کسی بر توانستی شد. (تاریخ بیهقی ص 68).
از مقلد مجوی راه صواب
نردبان پایه کی بود مهتاب.
سنائی.
نیست از بهر آسمان ازل
نردبان پایه به ز علم وعمل.
سنائی.
در و درگاه عقل و جان سر اوست
نردبان پایۀ فلک در اوست.
سنائی.
نردبان پایه ای دوالین بود
کز پی آن بلند بالین بود.
نظامی
لغت نامه دهخدا
نردبان پایه
پایه نردبان پله نردبان: همه مرادهای هردوجهانی چون نردبان پایه است بیک مراد
فرهنگ لغت هوشیار